آخرین تصمیم من دست های تـــــــــو بود !
گرفتم و دور شدم …
***
نم نم عشقت را با دریای محبت دیگران عوض نمیکنم حتی اگر در طوفان غمت بمیرم !
***
به لطف تو خیاط ماهری شده ام ، جفت چشمانم رو دوخته ام به در تا بیایی ؛ اما نکند آمده ای و من ندیدمت ؟!؟!
***
ماه که همیشه پشت ابر نمی ماند
گاهی پشت دستان تو می ماند وقتی گریه می کنی …
***
بین روی زمین افتادم … !
قند خونم رسیده به صفر !
بگو : دوستت دارم !
من به این دروغ شیرین محتاجم …
***
حلقه ی بازوانت تنگ تر میشود و من آزادتر گم میشوم میان دنیایی که فقط اندازه ی یک “مــن” جا دارد …
***
قند لبانت ؛ نمک گیرم کرد !
نمیدانم فشارم بالاست یا قندم ؟!؟!